35anj - 35anj.net - نشريه الكترونيكي سه پنج
General Information:
Latest News:
حواشی ی مخفی/ هوتن نجات 20 Jul 2013 | 09:11 pm
حواشی ی مخفی/ هوتن نجات مجموعه شعر با مقدمه: اسماعیل نوری علا ناشر:نشر زده در الکترونیک (سه پنج)به سال ۱۳۹۲تیرماه طراح جلد :مرضیه بابائیان عکس روی جلد:رضا دریاکناری شماره کیوسک:پنجاه و دو آماده سازی و...
دکمه های لباس من هنوز بسته است /اعظم بهرامی 20 Jul 2013 | 08:51 pm
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 دکمه های لباس من هنوز بسته است /اعظم بهرام...
همهی سیابهای عبدل/عباس سلیمی آنگیل 19 Jul 2013 | 10:45 pm
همهی سیابهای عبدل/عباس سلیمی آنگیل مجموعه شعر ناشر:نشر زده در الکترونیک (سه پنج) به سال ۱۳۹۲ تیرماه طراح جلد و صفحه آرایی:مرضیه بابائیان عکس:رضا دریاکناری شماره کیوسک:پنجاه و چهار آماده سازی و نظم ص...
سه شعر از شیمبورسکا/ترجمه مؤدب میرعلایی،پویا افضلی 16 May 2013 | 11:35 pm
بله، آن دیوار را یادم میآید در شهر خرابمان. ساختمانی پنج شش طبقه پا بر جا بود. آویزان در طبقۀ چهارم یک آینه، یک آینۀ باورنکردنی، نشکسته بود، محکم نصب شده بود.
شش شعر از شیمبورسکا/ترجمه پویا افضلی،مؤدب میرعلایی 16 May 2013 | 11:25 pm
از شیشه ویولونی ساخت میخواست موسیقی را ببیند. قایقی را تا نوک کوه برد و از خود پرسید: دریا میتواند تا اینجا بیاید؟ شب که شد ساعتها جدولهای زمانبندی قطارها را خواند و در آخرین ایستگاه اشک در چشمها...
هفت شعر از شیمبورسکا/ترجمه مؤدب میرعلایی،پویا افضلی 16 May 2013 | 11:17 pm
اینجا فراوانی مکان با محیط اطرافش است با بعضی از اینجاها بسیار احساس راحتی میکنی آنها را به روش خود مینامی و از شر حفظ میکنی شاید جایی مثل اینجاها باشد فقط هیچکس به فکرش نمیرسد که زیباست
باران سختی که قرار است ببارد/باب دیلن/ترجمه ی پیام فتوحیه پور 16 May 2013 | 10:53 pm
آه کجا بوده ای پسر چشم آبی من؟ وکجا بوده ای عزیزک جوان من؟ من در دامنه ی دوازده کوه مه آلود تلو تلو خورده ام من راه رفته ام و سینه خیز رفته ام روی شش بزرگراه کج و پیچ من گام گذاشته ام در میان هفت جنگل...
پنج شعر از الا ویلر ویلکاکس/ترجمه: مینا توکلی،احسان قصری 16 May 2013 | 10:49 pm
محو نمیشوی حتا اگر بروی. محو نمیشوی حتا اگر ناپدید شوی. محو نمیشوی حتا اگر محو شوی.
پنج شعر از الا ویلر ویلکاکس/برگردان:احسان قصری، مینا توکلی 16 May 2013 | 10:44 pm
تلخترین زمان نه در اوجِ دلتنگی و نومیدی است، و نه آنجا که از برای پنهاننمودن وحشت، و سایهی سیاه مرگ هیچ روزنهی امیدی نیست،
تاریکی/شعری از پل سلان/ترجمه:میترا لطفی شمیرانی 16 May 2013 | 10:24 pm
انعکاس تصویر تو را در چشم ها می انداخت چشم ها و دهان باز هستند، خدایا خدایا، ما نوشیدیم؛ خدایا خون و تصویری که در خون بود را