Blogfa - liliandmajnon.blogfa.com - داستان های جالب و خواندنی

Latest News:

43.دختر رویاهای من 12 Dec 2012 | 04:37 pm

دختر رویاهای من برنارد مالامود پس از آن كه میتكا، دست‌نوشته‌ی رمان غم‌انگیزش را در تهِ دودگرفته‌ی سطل آشغال كهنه‌ی توی حیاط خلوتِ خانه‌ی خانم لوتز سوزانده بود، خانم صاحب‌خانه به هر حیله و ترفندی متو...

42.ده تا سرخ‌پوست 14 Dec 2011 | 11:51 pm

ده تا سرخ‌پوست ارنست همينگ‌وي « چهارم ژوئيه‌»‌اي بود و نيک Nick شب، دير وقت، با ارابة جو گارنرJoe Garner و خانواده‌اش به خانه برمي‌گشت که توي راه از کنار نُه تا سرخ‌پوست مست گذشتند. يادش بود که نُه ...

۴۱. رؤيت دخترصددرصد ايده‌ال در صبح‌گاه بهاري 2 Sep 2011 | 09:23 am

رؤيت دخترصددرصد ايده‌ال در صبح‌گاه بهاري ‌هاروکي موراکامي صبح زيباي آوريل در يکي از فرعي ‌هاي تنگِ منطقه شيکِ ‌هاراجوکوِ توکيو از کنار دختر صددرصد ايده‌الم رد مي‌شوم. راستش را بخواهيد، آن‌قدر‌ها خو...

40.زنی که ساعت شش می‌آمد 26 Apr 2011 | 01:23 am

زنی که ساعت شش می‌آمد گاربریل گارسیا مارکز در متحرک باز شد. در آن ساعت کسی در رستوران خوزه نبود. ساعت تازه شش ضربه نواخته بود ومرد می‌دانست که مشتری‌های همیشگی تا پیش از ساعت شش‌ونیم پیدایشان نمی‌شو...

۳۹.نخستين عشق 30 Nov 2010 | 06:19 am

نخستين عشق ساموئل بکت من، درست يا نادرست، ازدواج خود را از حيث زمان با مرگ پدرم مرتبط مي‌کنم. ممکن است اين دو واقعه ازجهات ديگري نيز با يک‌ديگر ارتباط داشته باشند. به‌هرحال، دشوار مي‌توانم بگويم که ...

٣٨.حمام 21 Mar 2010 | 11:01 am

حمام نجف دريابندري صداي فرياد را من وقتي شنيدم که سر و صورتم را صابون زده بودم وچشم‌هايم بسته بود. اما فوراً چشم‌هايم را باز کردم و ديدم که يک نفر روي کف سيماني حمام افتاده است و دارد دست و پا مي‌زن...

٣٧.چهره 6 Mar 2010 | 05:56 am

چهره آلیس مونرو من مطمئنم که پدرم فقط یک بار به من نگاه کرد، من را واقعا دید. بعد از آن دیگر می­دانست که توقع چه چیزی  داشته باشد. آن روزها پدرها را توی اتاق انتظاری که زن­های زائو گریه­هاشان را می ...

٣٦.چپ دست ها 11 Feb 2010 | 04:34 am

چپ دست ها گونتر گراس اريش مرا زير نظر دارد. من هم چشم از او برنمي دارم. هر دوي ما اسلحه به دست داريم و مسلم است كه ماشه را خواهيم چکاند و يكديگر را زخمي خواهيم كرد. اسلحه هاي ما پُرند. ما هفت تيرهاي...

٣٥.جعبه‌ آرزو 9 Feb 2010 | 06:59 am

جعبه‌ آرزو سيلويا پلات‌ اَگنس‌ هيگينز وقتي‌ متوجه‌ علت‌ شادي‌ و حرف‌هاي‌ بي‌سر و ته‌ شوهرش‌هرالد شد كه‌ او مشغول‌ خوردن‌ آب‌پرتقال‌ و اُملت‌ صبحانه‌اش‌ بود. اگنس‌ درحالي‌ كه‌ سعي‌ مي‌كرد مرباي‌ آلبا...

٣٤.ببر مردم شناس 1 Feb 2010 | 03:04 am

ببر مردم شناس جيمز تربر يکي بود يکي نبود. در روزگاران قديم ببري از باغ‌وحش امريکا گريخت و به جنگل بازگشت. در دوران اسارت بسياري از عادات آدميان را آموخته بود و با خود فکر کرد خوب است آن رسوم را در ج...

Recently parsed news:

Recent searches: