Blogfa - whenurnot.blogfa.com - قدم زدن با جودی
General Information:
Latest News:
همه میگن که تو رفتی ... 15 Aug 2013 | 05:01 am
متاسفانه دو روز پیش مادر شوهر نسترن (خواهر لوک) فوت کرد. یه بانوی بسیار مهربان و بسیار دوستداشتنی. ناراحتیام برای فوت اون بانوی نازنین از یک طرف، دیدن رنج و غم کسانی که بسیار دوستشون دارم (حمید همسر...
باز آمد بوی ماه مهر، ماه مدرسه ! 16 Jul 2013 | 03:29 am
سلام دوستای نازنینم. طاعات و عباداتتون قبول. امیدوارم تو این ماه پر برکت به همه حاجاتتون برسین. ما هم خوبیم خدا روشکر. فکر نکنین بیمعرفت بودم، نه دختر خوبی بودم. حتی 2، 3 تا پست هم نوشتم اما حتی فرص...
اخطار : یه پست خاله زنکی ! 21 Jun 2013 | 07:05 am
به ادامه مطلب مراجعه کنین
تبریک + تشکر + توضیحات تکمیلی ! 16 Jun 2013 | 04:48 am
سلام سلام به دوستای گلم. اول از همه تبریک میگم به همه اونهایی که ر ا ی دادن، به خاطر اینکه رایشون شمرده شد. چقدر خوشحالم که دوباره اون همه ناامیدی و بهت رو تجربه نکردن. امیدوارم تا پایان از انتخ*ابتو...
چی شد ! 4 Jun 2013 | 02:16 am
حیف که فردا صبح زود میریم سفر وگرنه تا فردا عصر نمیگفتم بله مرضم عود کرده بعضی ها درست حدس زدن! بله ارشد قبول شدم. ارشد روانشناسی بالینی. اونم تو یکی از بهترین دانشگاه های ایران. واقعا برام مثل خواب...
گاهي گمان نمي كني ولي مي شود 3 Jun 2013 | 03:38 pm
گاهي گمان نمي كني ولي مي شود، گاهي نمي شود، نمي شود كه نمي شود؛ گاهي هزار دوره دعا بي اجابت است، گاهي نگفته قرعه به نام تو مي شود؛ شد! شد ! باورم نمیشه ولی شد !!
یه پست آبکی الکی !! 25 May 2013 | 05:31 am
سلام سلام صد تا سلام. عیدتون مبارک دوستای گلم. روز پدر و روز مرد به همه مردهای مهربون دنیا مبارک. راستش دلم میخواست یه چیزی بنویسم برای امروز اما الان حسم نمیاد. پس میذارمش برای بعد. کلا الان حس نوش...
سالی که گذشت ... 17 May 2013 | 01:48 am
سال گذشته سال نسبتا خوبی بود برام. توش هم اتفاقهای خوب افتاد هم اتفاقهای نه چندان خوب.در کل خیر و برکت به همراه داشت اما استرس و فشار زیادی هم داشت. هم به خاطر کار و هم به خاطر خونه. خدا رو شکر که ت...
من و او همسفری یکدل و یکدانه شدیم (2) 14 May 2013 | 03:05 am
توی تالار که بودیم، لوک تلفنی بهم خبر داد که علیرضا و دانیال و یکی دیگه از دوستانمون (همون آقای فضول که توی شرکتمون بود !!) هم هستن. البته خب قطعا توقع میرفت که بیان. ناسلامتی دوستان صمیمی امین بودن....
من و او همسفری یکدل و یکدانه شدیم (1) 13 May 2013 | 04:09 am
جمعه عروسی دو تا دوست بود که هر دو خیلی برام عزیزن. مارال و امین (همون امیر). امین رو که از پستهای «برای تویی که فراموشت نمیکنم» میشناسین. مارال رو که هم در موردش بهتون گفته بودم. از روابطمون که بگ...